10/08/2005

تشنه فریاد

تصویر هادرآینه ها نعره می کشند
ما را از چهار چوب تنهایی رها کنید
ما در جهان خویش آزاده بوده ایم
.
دیوارهای کور کهن ناله می کنند
ما را چرا به خاک اسارت نشانده اید.
ما خشت ها به خامی خود شاد بوده ایم
.
تک تک ستارگان همه با چشمهای تر
دامان باد را به تضرع گرفته اند
.
که ای باد ما ز روز ازل این نبوده ایم
ما اشک هایی از پس فریاد بوده ایم
.
غافل که باد نیز عنان شکیب خویش
دیریست که از نهیب غم از دست داده است
گوید که ما به گوش جهان باد بوده ایم
اما همیشه تشنه فریاد بوده ایم
.
من باد نیستم
اما همیشه تشنه فریاد بوده ام
.
دیوار نیستم
اما اسیر پنجه بیداد بوده ام
.
نقشی دورن آینه سرد نیستم
اما هرآنچه هستم بی درد نیستم
.
اینان به ناله آتش درد نهفته را
خاموش میکنند و فراموش میکنند
.
اما من آن ستاره دورم که آب ها
خونابه های چشم مرا نوش میکنند

0 comments: