5/13/2005

یک عاشق دیگر

این رامی دانم که بارها گفته ام که دوست داشته ام وجودافرادرادوست داشته باشم
.
وخواسته ام آنهاکه بامن هم عقیده نیستندمرادیوانه بدانند
.
وساده لوح، کسی که زود گول می خورد
.
ولی آیااین طوراست؟
.
این رامی دانم که اگردیوانه باشم به آرزویم رسیده ام
.
چون انسانها به کارهای دیوانگان بی تفاوتند و دست اورابرای هرکاری باز می گذارند
.
آنها می گذارندکه هرجوردلش خواست رفتارکندواورادربین خودپذیرفته اند حتی اگرکاری کرد بی جواب اورامی بخشند.
خدایامن احساس می کنم اگردراین دنیافقط یک نفر بودکه مامی توانستیم بدون خجالت بغلش کنیم وبااودردودل کنیم
.
هیچ وقت ازتنهایی دق نمی کردی
.
فقط وفقط از 1نفرحرف می زنم نه از100نفر
.
فرقی نمی کندمردباشدیازن فقط کسی باشد که بتوانی پیشش بروی وهرچیزی راکه ازته دل داری برایش برملاکنی واوهم سراپاگوش کند
.
یک نفرباشدکه هرچه درصندوقچه درون دلت نگه داشته ای رابازکنی وهمه رابه او نشان دهی وازحس واقعی
خودبرایش بگویی
.
از خود خود خودت
.
این است که من سالهادرجستجوی آن هستم
.
یک Image hosted by Photobucket.com واقعی; یک عاشق دیگر

0 comments: