7/06/2005

سکوت

امشب هر چه دنبال بهانه گشتم پیدا نشد
شده ام مثل کسانی که میخواستند یک جور بهانه بگیرند تا با آن آرام شوند
ولی
به احترام حرف تو که نباید فانوس به دست گرفت و گشت
بی فانوس و تنها با نور شمع دنبال آن شمعدان قشنگت گشتم
انگار امشب از آن شبهایی بود که اگر حق انتخاب داشتم نقاشیش میکردم اما حیف که نشد
آسمان و دریا رسیدن را بلد بودند و به هم نرسیدند ،اما من نقاشی را بلد نبودم و نکشیدم ،نواختن هم همینطور
برای کسی که حرف و سکوتش،دوری و دیدارش،ماندن و رفتنش و پاسخ و اشاره اش یک سمفونی رویایی با تکنوازی هنرمندانه یک شب بارانی است
چه میشود نواخت بجز
سکوت

0 comments: